عزت الله مهرآوران هنرمند پیشکسوت میگوید مسئولان صداوسیما یک جایی باید به این باور برسند که کار تلویزیون گفتن اخبار و نمایش باغ وحش نیست بلکه ایجاد بستری برای خنده و تفریح مردم است.
«عزت الله مهرآوران» بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری دیباچه درباره فعالیتهای اخیر خود در حوزه بازیگری بیان کرد: به تازگی در سریال «زن زندگی، مرد زندگی» بازی کردم که این شبها از شبکه پنج سیما در حال پخش است.
او ادامه داد: در این سریال نقش پدری را ایفا کردم که خطاط است. شخصیت پدر در «زن زندگی، مرد زندگی» آن قدر کاربرد قصهای نداشت و فقط حضورش به عنوان یک مرد سالخورده که سالها کار خطاطی کرده است، برای دامادها و عروسها مهم بود.
به گفته بازیگر «زن زندگی، مرد زندگی»، این سریال قصد دارد به زنان و مردان جوان در قالب قصه نصیحت کند و آثار رفتارهایشان را به نمایش بگذارد.
«مهرآوران» در پاسخ به این پرسش که زمان پخش سریال تا چه اندازه روی بازدید مخاطبان اثرگذار است، مطرح کرد: بستگی به مخاطبان و انتخاب هایشان دارد چراکه برخی از آنها ممکن است تا ساعت ۲ بامداد پای تلویزیون بنشینند و برخی دیگر ساعت ۱۰ شب تلویزیون را خاموش میکنند و برای خواب آماده میشوند.
این بازیگر در ادامه با بیان اینکه، این روزها مشغول بازی در «ساخت ایران ۳» به کارگردانی بهمن گودرزی و تهیه کنندکی سیدامیر پروین حسینی است، گفت: این اولین همکاری من با بهمن گودرزی نیست و در چندین کار با این کارگردان خوب همکاری داشته ام. «ساخت ایران ۳» ادامه ۲ فصل قبلی است و من شخصیت «فرهنگ» را که بسیار کمدی است، ایفا میکنم.
عزت الله مهرآوران یادآور شد: من و سعید امیرسلیمانی ۲ شخصیتی در «ساخت ایران ۳» هستیم که از قدیم با هم دوست بودیم. هر دوی ما در رویاها و تصورات قدیم زندگی میکنیم. سعید امیرسلیمانی تصور میکند گریمور است و من تصور میکنم فرهنگ هستم؛ در حقیقت بده بستان زیبایی بین این ۲ شخصیت رخ میدهد و من تا پایان سریال که ۵ ماه آینده است، بازی دارم.
« مهرآوران » با اشاره به اینکه پیش از «ساخت ایران ۳» سریال «می خواهم زنده بمانم» را برای شبکه نمایش خانکی کار کرده است، درباره اقبال بازیگران به این رسانه گفت: شبکه نمایش خانگی جایگاه و پایگاه خوبی برای هنرمندان دارد و گرفتاریهایی که بعضا در شبکههای مختلف تلویزیون وجود دارد در این رسانه کمتر دیده میشود. همچنین قصههای نو و جدیتر با نگاه وسواس گونه به فیلمنامهها بیشتر است و احساس مسئولیت برای کارها به لحاظ تجاری و هنری بیشتر است بنابراین من فکرمیکنم شبکه نمایش خانگی پشتیبان خوبی برای هنرمندان است چراکه شاید نخواهند در تلویزیون و یا در سینما فعالیتی داشته باشند.
او درباره افت کیفیت آثار تلویزیونی عنوان کرد: مسئولان صداوسیما یک جایی باید به این باور برسند که کار تلویزیون گفتن اخبار و نمایش باغ وحش نیست بلکه ایجاد بستری برای خنده و تفریح مردم است. شرایط کرونا و مشکلات اقتصادی مردم را افسرده کرده و تنها جایی که میتواند مردم را شاداب کند و از دردشان بکاهد سریالهای تلویزیونی است که بیشتر غمگینشان میکند. از سوی دیگر به نظر من نظارت به دلیل نداشتن اعتماد است اگر تلویزیون به هنرمندان اعتماد داشته باشد نظارت لازم ندارد و این اعتماد به وجود نمیآید مگر آنکه سیاستگذاران فرهنگی به این باور برسند که هنرمند میخواهد کار و وظیفه اش را در قبال انسان ادا کند. هنرمند فرد سیاسی نیست و کارش با انسان است،بنابراین باید اعتماد کرد، اما متاسفانه این اعتماد نمیشود.
بازیگر «می خواهم زنده بمانم» در ادامه با بیان اینکه از ابتدای کرونا تاکنون مشغول به کار بوده است، مطرح کرد: متاسفانه احساس مسئولیت نسبت به هنرمندانی که مشغول فعالیت هستند، نمیشود باید یک توجهی ویژه صورت بگیرد چراکه ما از طریق تلویزیون خوراک فرهنگی به مخاطبان ارائه میدهیم، اما گویا فقط میخواهند سریالی تولید شود و به پخش برسد همچنین نمیدانند چند نفر از دوستان ما در اثر حضورشان در سریالها به کرونا مبتلا شدند و برخی شان فوت کردند که این اتفاق بسیار دردناک است.
مهرآوران تاکید کرد: حضور تیم پزشکی سر صحنه سریالها بسیار مهم است چراکه باید قبل از رخ دادن حادثهای پیش گیری کرد. گرفتن تب و اکسیژن خون در ابتدای کرونا سر صحنه سریالها بسیار خوب بود، اما الان مساله کرونا، مساله بهداشتی و جدی تری است. مرحوم علی سلیمانی در بهترین سن و تجربه از میان ما رفت، اما اگر ذرهای تلویزیون و صداوسیما نسبت به سلامت هنرمندان احساس مسئولیت میکرد، من تصور میکنم اتفاقات کمتری رخ میداد.
او در پایان با بیان اینکه بازی او در سریال «خودخواسته» به کارگردانی علیرضا بذرافشان به پایان رسیده است، خاطرنشان کرد: «خودخواسته» که تصویربرداری آن تا یک ماه آینده ادامه دارد، کار بسیاری نو و نگاه علیرضا بذرافشان هم به کار جدید است. داستان این سریال از این قرار است که یک دکتر روانشناس که من نقش آن را ایفا میکنم، مجتمعی را ساخته است و افرادی به مجتمع میآیند تا این دکتر به صورت گروهی و تک نفری با آنها کار میکند پس از مدتی دکتر قصد میکند زندانیان را نیز به این کار دعوت و در حقیقت آنها را به راه راست هدایت کند.